دو نگاه به مقوله ظاهر آدمها وجود داره.

 نگاه اول:

1- تن آدمی شریف است به جان آدمیت            نه همین لباس زیباست،نشان آدمیت

در این بیت شاعر اهمیت آدم رو به لباسش ندونسته، بلکه به نظر اون تفکر آدم ارزشمنده.

و نگاه دوم:

2- تن آدمی شریف است به جان آدمیت           نه،همین لباس زیباست نشان آدمیت!

و در این بیت که خودمون دست کاریش کردیم و مفهوم قبلی رو 180 درجه عوض کردیم تفکر دسته دوم رو نشون میده که به نظر این گروه، آدمها لباسشونه که بهشون ارزش و اعتبار می ده و موجب احترام میشه.

حالا شاید شما بگید که من نه 100% اینطوری ام و نه 100% اونطوری حد وسطش رو رعایت میکنم.

اما باید بگم که این نگاه غالب است. ممکنه کمتر کسی 100% جزو این دو گروه باشه اما معیاری که داره برای احترام گذاشتن به دیگران حتما یکی از این دوتاست.

یا آدم افکار طرف مقابل براش مهمه یا ظاهرش.

 

با سلام و عرض احترام و خسته نباشید به دست اندر کاران سایت تبیان و همه مخاطبان.

از دوستان عزیزی که وبلاگ این حقیر را برای استفاده انتخاب کردند کمال تشکر را دارم.

برای بهتر شدن کیفیت مطالب و در کل خود وبلاگ به نظرات همه شما دوستان عزیزم نیاز دارم.

لطفا در مورد علایق خودتون راجع به عناوین مطالب هم بگید که بیشتر چه نوع مطالبی می پسندید.

 لطفا دریغ نکنید.

با تشکر

دسته ها : نکات

سلام.

بالاخره اومدم.

ابتدا از همه دوستانی که در حق من لطف داشتن چه اونهایی که نظر دادن و چه اونهایی که کم لطفی کردن تشکر میکنم که به یاد من هستن و عذر خواهی از این بابت که دیر اومدم.

البته یک تشکر ویژه از دوستان خوبم آنیما و محمد(کلبه تنهایی) دارم.

اگه مشکلی در مطالب و قالب هست حتما گوش زد کنید!.

دسته ها : نکات

گاهی اوقات چنان از اطرافیانم ناراحت میشم که نمیدونم چکار کنم.

گاهی وقتها اونقدر از رفتار دیگران ناراحت میشم که میخوام داد بزنم بسوی خدا و ازشون شکایت کنم.

بعضی وقتها اونقدر از خودم شاکی میشم که ...که نمیدونم چکار کنم

بعضی وقتها خیلی دلم میگیره، اما نمیدونم با کی درد دل کنم.

بعضی وقتها مثل... تو مشکل گیر میکنم اما نمیدونم با کی مشورت کنم

خیلی وقتها راه درست رو از غلط میتونم تشخیص بدم اما بخاطر بعضی از اطرافیان باید راه غلط رو انتخاب کنم.

گاهی اوقات هم اونقدر دخالت میکنند که گیج میشم.

بعضی وقتها روی یه چیزی که علاقه دارم خیلی تمرکز میکنم تابتونم بدست بیارمش ، اما آخرای راه که میرسم میبینم بی دقتی کردم و اونچیزی که فکرشو میکردم قرار نیست اتفاق بیافته.

بعضی وقتها دوست دارم حرف دلمو رک و راست بگم؛ اما... اما بنا بدلایل امنیتی نمی تونم و میریزم تو خودم.

خیلی وقتها فکرامو نمیتونم عملی کنم و خیلی ناراحت میشم.

خیلی وقتها حسرت گذشته منو از رسیدن به اهدافم در آینده منع میکنه.

خیلی وقتها...

خیلی آدمها...

خیلی...

خیلی...

خدایا به دادم برس

دسته ها : نکات

گل اگر خار نداشت

دل اگر بی غم بود

اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود

زندگی ، عشق ، اسارت ، قهر،آشتی

                               همه بی معنا بود...

دسته ها : نکات
X